سال ها قبل در يک ده کوچکي کار مي کردم. در يکي از خانه هاي بندري همان ده هم، کنار ساحل، زندگي مي کردم. يک اتاقي داده بودند بهم و زندگي تنهاي بي کسانه اي را در انزوا پشت سر مي گذاشتم. روزگاري بود. از آن سال ها، آن خانه و حياط و دورش چند اتاق و ايوان در خاطرم مانده، با يک سقف بوريايي و پنجره اي رو به دريا. چندين خانه را عوض کردم که هر کدام حکايتي داشت.


اين خانه ولي به خاطر وجود زني بسيار مهربان و تک، حرف نداشت. ام احمد نامي. خيلي در حق من خوبي کرد. هفت هشت تا دختر داشت که آنها را شوهر داده بود و يک پسر هم داشت به نام احمد و به نام همين پسر مي شناختمش؛ ام احمد. از دخترها يکي برگشته بود؛ شوهرش قاچاق کرده بود و افتاده بود زندان.


 همان طور هم صدايش مي کردم؛ ام احمد. يکي از خوبي هاي ام احمد اين بود که بيشتر وقت ها برايم غذا مي آورد. سر ظهر يک مجمع بزرگ روي دستش مي گرفت از غذاهايي که براي خودشان مي پخت. شوهرش خارج-در حاشيه خليج- کار مي کرد و يک وقت هايي مي آمد. برادر شوهر مجردي داشت و پسرش و چندتايي داماد و دورش شلوغ بود و من هم يک گوشه مي نشستم در اتاقکي. خلاصه مي آمد سر ظهر زير ظل آفتاب، مجمعي روي دست. معمولا هم غذا يا ماهي سرخ کرده و برنج بود يا قليه ماهي يا يک خورش بسيار چرب و برنج و سبزي و اينها و قبل از اينکه برسد مرا هم صدا مي کرد:


- رضا. رضا.


يادش بخير. زمان چه زود مي گذرد. ياد ام احمد و مهمان نوازي بي دريغش بخير. امشب شنيدم در بستر افتاده. تلفن کردم يکي گفت افتاده حالش بد است و بسيار هم بد است. حالم حسابي گرفت. خواستم بگويم دستش را ببوسند از طرف من. رويم نشد. دستي که برايم غذا مي آورد، بعضي وقت ها ظهرها. اين زن چقدر صبور بود. سني مذهب هاي خوب و انسان. و ما چه خام بوديم در شناختن آدم ها.تا پيرزني چشمان کورمان را از کرد.


يک خانواده واقعي. ياد همه شان بخير. سعيده، زينب و منيره و همه. اميدوارم ام احمد باز هم سايه اش روي سر نوه هايش باقي بماند. ولي زندگي همين است. در اين سال ها هم شوهرش و هم رادر شوهرش مردند. خودش اگر از اين دنيا رفت، شک ندارم بهشت اول از همه از آن اوست. اميدوارم در بهشت هر روز فرشته ها برايش غذا بياورند روي يک مجمعه و صدايش کنند:


-ام احمد. ام احمد.


يک مجمعه پر از غذاهاي بهشتي


ميدانم با اين نوشته بد حق مطلب را ادا نکردم. آخر من هم اينجا در بستر افتاده ام. تنها و هنوز همان زندگي بي کسانه در انزوا.


 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گلچینی از کتاب شعر های دفتر سیاه اقای طاهااکبرزاده روح بیمار amozesh s.mahdix نمایندگی پکیج آریستون در رشت کوهساران طبیعت عمده فروشی گاگیران1 مرکز مشاوره و روانشناختی آمین Keven Kenfolk